هشت جون روز همبستگی بین المللی زنان بابانوان افغانستان

ازکانون هماهنگی زنان

" در گِرد آتش بودن دردناکتر از در بین آتش بودن است "

چون مهاجرت مرا نیمه تن ساخته است، قبل از همسخن شدن با شما از اینجا، همواره به آن نیمۀ دومم در وطن سر میزنم که میدانم ذهن شان مصروف سرگردان ساختن بیشتر خودشان و دیگران نه و اما با یک سطر، یک سروده، یک نقد و یا یک تعریف، در تلاش اند تا همه جانبه بیاندیشند و به اندیشیدن همه جانبه دعوت نمایند.

در این روزها ترس و خشم که ناشی از عدم امنیت و کشتارهای تازه در هر گوشه و کنار وطن است، به وضاحت در لابلای سطور هر آنچه که نوشته میشود احساس میگردد.

*کارل رایموند پوپر گفته است: " مشـکل اکثـر کشـورهای جهـان سـوم ایـن اسـت کـه شعـور ملت شـان از شعـور دولت شـان بیشـتر اسـت "

من به حقیقت نهفته در این جمله باور دارم و اما هرگاه شعور ما از ترس به خشم و از خشم به عصیان در مقابل خشونت و کشتن هر روزۀ فرخنده ها و صابره ها مبدل شود، در آنصورت متوجه خواهیم گردید که:

" آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم ".

تحول تفکر برای شناختن زن به حیث انسان مساوی الحقوق یکی از قدم های مهم و بنیادی برای خاتمه دادن به تمام جنایاتی است که تاریخ سرزمین ما را بنام دین و بنام مردانگی، از فاجعه یک افراط به فاجعۀ افراط دیگر سوق میدهد. در آنصورت ضرورت به آن نخواهد بود که در مورد همسایه ها، طالب، داعش و دیگر انواع این عجایب المخلوقات تشویش بدل راه داد، با آنان معامله نمود و یا از آنان ترسید.

تعداد کسانیکه این تحول در تفکر شان جاگزین گردیده است، چنان اندک است که باید تخمۀ افکار شانرا بدست باد داد و از بالای بلندترین کوهِ وطن، بروی بارورترین زمین های آن پاشید تا آنچه که میروید، گیاۀ شفا بخش باشد برای نابود کردن ریشه های سرطانی عنعنه های قبول شدۀ خشم و زن ستیزی ها و اما هم باید دوایی یافت برای شفا بخشی میل ستیزِ زن با زن.

" همه جنگ ها بنام زن، زر و زمین آغاز گردیده اند "

*کارل رایموند پوپر : فیلسوف علم، منطق دان و ریاضی دان و اندیشمند اتریشی انگلیسی ( 1902 – 1994*

" صلح بلی و اما نه به بهای گران تر از قیمت جنگ "

Zarghona Obaidi-Teebken

مسودهٔ پیشنهادی پیام کانون هماهنگی زنان افغانستان به مناسبت هشتم مارچهشتم مارچ روز جهانی زن روزی است که در آن ما باید تجربهٔ‌ خود از سال گذشته و ‌وضعیت موجود را مورد ارزیابی قرار داده و وظایف مبرم و سرنوشت سازی را که در سال 1997  در پیشروی ما قرار دارند، تشخیص نموده و برای ایفای این وظایف توانایی های خود را بسیج نماییم.هشتم مارچ امسال در شرایطی فرامیرسد که :                        - در سال گذشته متأسفانه شاهد حرکت محسوس و موثر و پیشرفتی در زمینهٔ حل مسایل حاد و مبرم زنان و از جمله نقض آشکار حقوق زنان و مسأله دردناک خشونت علیه زنان نبودیم؛ 

- در ماه های اخیر ذهنیت عامه تا حد محسوسی تحت تأثیر بالاگرفتن اختلافات سیاسی و مسایل هویتی ملتهب گردیده است؛
- نقشه راه برای مذاکرات صلح با طالبان از سوی حکومت ارایه شده و جامعهٔ بین المللی نیز از آن ابراز پشتیبانی نموده است؛
- در سال پیشرو قرار است انتخابات پارلمانی و در سال بعدی هم انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود.
با توجه به مراتب بالا ،‌ توجه به این نکات محوری حایز اهمیت است:
1- از نظر ما، حفظ ، گسترش و تعمیق همبسته گی زنان در مرحلهٔ کنونی یکی از وظایف مبرم و حیاتی همه نهادهای زنان و مدافع حقوق زنان و در مجموع همه فعالان و مدافعان حقوق زنان است. به همین جهت به هیچ وجه نباید اجازه داد تا این همبسته گی تحت تأثیر جنجال های جاری تضعیف گردد . برخلاف ما باید نشان بدهیم که میتوانیم نقش مثبت و موثری در حفظ و گسترش همبسته گی ‌ اجتماعی برای برونرفت سالم از وضعیت کنونی و گشایش راه به سوی فردای بهتر ایفا کنیم. 
2- به باور ما جنبش زنان میتواند و باید این توانایی را از خود متبارز بسازد تا میدان رقابت های منفی میان گروه ها و احزاب سیاسی را تنگ ساخته و میدان رقابت های مثبت میان آنان را بگشاید. جنبش زنان میتواند و باید بتواند در مورد برنامه ها ، سیاست ها و عملکردهای گروه ها و احزاب سیاسی، به ارتباط مسایل زنان و حقوق زنان و سهم زنان در ساختارهای رهبری شان،‌آن ها را مورد پرسش قرار داده و به چالش کشانیده و به این ترتیب وادار به رقابت مثبت بسازد. 
3- انتخابات فرصت مناسبی است تا زنان افغانستان از حق رأی شان به صورت موثر در امر مبارزه برای دستیابی به حقوق شان به حیث اعضای تام الحقوق جامعه استفاده کنند. استفادهٔ‌ آگاهانهٔ‌ زنان از حق رأی شان برای پشتیبانی از نامزدان آگاه ، توانا و متعهد در قبال حقوق زنان برای راه یافتن به پارلمان، مسألهٔ‌ مهمی است که باید به آن جداً توجه کرد.
4- شکی وجود ندارد که مردم افغانستان و به خصوص زنان خواهان صلح ، امنیت و حاکمیت قانون میباشند. و اما،‌ بهای صلح به هیچ وجه نباید سنگین تر از بهای جنگ باشد. زنان افغانستان زمانی میتوانند از نقشه راه برای مذاکرات صلح فعالانه پشتیبانی نمایند که تحقق آن در مطابقت با منافع و مصالح علیای افغانستان بوده و تداوم، توسعه و تعمیق روند دیموکراسی و بهروزی مردم افغانستان، منجمله زنان را تضمین کند. به همین منظور در تحقق این نقشه راه به زنان باید سهم فعال و موثر داده شده و احترام و رعایت حقوق قانونی زنان از شمار خطوط برجسته سرخ در هرگونه مذاکرات احتمالی باشد. به این ارتباط حفظ فصل دوم قانون اساسی افغانستان و بند ‌دوم مادهٔ‌149 قانون اساسی باید توسط همه تضمین شود. 
ما بر این باوریم و یک بار دیگر تأکید میورزیم که کلید اساسی حل مسألهٔ زنان افغانستان تفاهم، همبسته گی و تشریک مساعی بین فعالان و نهادهای زنان و مدافع حقوق زنان و همه مدافعان و هواداران حقوق زنان، میباشد که با طرح خواسته های بر حق زنان در یک صف واحد برای تحقق آن مبارزه نمایند. رفع تبعیض آشکار و پنهان جنسیتی، پنداشت انسان دست دوم در مورد زن و انواع خشونت ها و تثبیت موقف زنان به حیث اعضای متساوی الحقوق جامعه زمانی جنبهٔ عملی را خواهند یافت که زنان و مدافعان حقوق زن به یک نیروی مؤثر و غیر قابل انصراف مبدل گردند. پس بیایید هشتم مارچ امسال را با شعار گسترش و تعمیق بیشتر تفاهم و همبسته گی میان نهاد های زنان و مدافع حقوق زنان تجلیل نماییم.
هیات مدیرهٔ کانون هماهنگی زنان افغانستان
مارچ2018
دوستان گرامی، توجه تان را به مسودۀ پیام هشت مارچ معطوف میدارم که نظر به خواهش اینجانب از طرف محترم عبیدی صاحب تهیه گردیده است. در صورتی که اکثریت اعضا متن این پیام را تصویب نمایند، پس این پیام در حقیقت موضعگیری کانون را در قبال مسایل زنان در شرایط کنونی نشان میدهد. من پیشنهاد مینمایم نکاتی از این پیام توسط دوستانی که برای پیام صوتی هنوز مطلبی را انتخاب ننموده اند ، به خوانش گرفته شود. تا این پیام به صورت بهتر و گسترده تر پخش گردد. 
Sohayla Hasrat-Nazimi, Fatma Fatema Nek RasoOliFardiana Zarifa-TabibzadaAfifa AzadzoyMaria RaheenKhaleda KhorsandMary AkramiHumaira Haqmal, Humaira Saqeb; Sanga Siddiqi SharifiAlema DralemaHamidulla ObaidiZarghona Obaidi-Teebken, راضیه 

طرح پیشنهادی در مورد بهبود وضع و موقف زنان افغانستان  به دولت وحدت ملی

اول نوامبر ۲۰۱۴

در طول جنگهای پی در پی، موقف زن افغان نه تنها در سطح کشور، بلکه در مقیا س جها نی سیر قهقرا یی را پیموده است. با در نظرداشت اینکه زن افغان همواره و بخصوص در سه دهۀ اخیر با همت والای خویش در جریان مصروفیت مردها در جبها ت جنگ، چرخ زنده گی را با حوصله مندی و متانت بدست گرفته و شیرازۀ زنده گی فامیل را محکم نگهداشته ونگهمیدارد؛ لازم است تا نه تنها جانب ذهنیت جامعۀ افغانستان این واقعیت را فراموش نه ننموده و به خدمات آنها ارج بگذارند، بلکه جهانیان هم نباید دیگر بیش از این زن افغان را از روی ترحم بیچاره و مظلوم پندارند، بلکه ظرفیت ها، توانایی ها و آماده گی های وی را لبیک گفته، پشتیبا نی نمایند. بد ینترتیب زن افغان چانس آنرا خواهد داشت تا اهداف شرا فتمندا نۀ خویش را در تثبیت ارزش انسانی و نقش مؤثرش در آبادانی یک جامعۀ مرفه و مستقل عملی نماید. با این طرح میخواهم به طور مشخص پیشنهادات مشخص خویش را برای بهبود و ارتقای موقف و نقش زنان افغا ن در جامعه به طور ذیل ارائه نمایم.  ارتقای موقف و نقش زنان افغان در جامعه به طور ذیل ارائه نمایم.

1. برای تغییر وضعیت کنونی لازم است تا در ابتدا یک وجه مشترک و پیوند دهنده میان زنان افغانستان در داخل و خارج از کشور ودر بین لایه های مختلف زنان افغان به وجود آمده و برازنده گردد. به نظر من این وجه مشترک میتواند که تجلیل از یک روز مشخص بنام «روزهمبستگی زنان افغانستان» باشد. در این مورد کار های مقدماتی از جانب برخی از زنان و مردان روشن اندیش افغان قبلاً صورت گرفته است. به ابتکار افغانهای داخل و خارج وطن در اواخر ماه می و اوایل جون سال ۲۰۱۳ حرکت های گسترده (میتنگ ها، مارش هاومظاهرات، سیمینار ها و کنفرانس ها) جهت پشتیبانی از» قانون منع خشونت علیۀ زنان« وتصویب آن از جانب پارلمان افغانستان به راه انداخته شد. زنان و مردان افغانستان با تعلقات گونه گون در داخل کشور و در قاره های مختلف دنیا برای اولین بار در یک خط پیکاربا شعار واحد برای احقاق حقوق زنان کشور به پا ایستادند که منبع و منشاءِ مقاومت مشترک و به هم پیوستن زنان و مردان افغان گردید. از آن سال به بعد عدۀ از سازمانهای دفاع از حقوق زنان و رسا نه های افغانی ۸ جون را به حیث »روز همبستگی زنان افغانستان«  جشن میگیرند. این بدان معنی است که با تجلیل از هشتم جون از یکطرف همبستگی زنان افغان را در سراسر جهان تبارز داده و عملی سازیم، ازجانب دیگر همبستگی همه مردم را به جانب زنان افغان جلب نمائیم. بدین ارتباط از دولت وحدت ملی تقاضا میگردد تا ۸ جون ویا یک روز معین دیگری را به نام »روز همبستگی زنان افغانستان« مسمی نموده و در سطح ملی و بین المللی برای شهرت و مشروعیت بخشیدن آن سعی ورزد. از محترمه رولا غنی تمنا مینمائیم که زنان افغانستان را درینمورد پشتیبانی نمایند تا آنها درفش موجودیت فردی، اجتماعی و آگاهی سیاسی خویش رابا تجلیل از این روز در سطح ملی و بین المللی به اهتزاز در آورده بتوانند.

2. نظر به آموخته های علمی، تجارب تاریخی و واقعیت های عینی جامعۀ ما لازم است تا ارشادات دین مقدس اسلام، فرهنگ جامعۀ افغانی و قوانین مدنی جامعۀ بشری - مانند :  اعلامیۀ جهانی حقوق بشر- برای بهبود وضعیت و تحکیم مقام زن در حیات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دور از هر نوع اِفراط و تفریط با هم تلفیق گردد.                                                          

3. واز همه مقد متر باید این موضوع به پیش کشیده شود که زن انسان است و باید حقوق و جایگاه انسانی خویش را در جامعه احراز نماید. زنان افغان انتظار دارند تا حیثیت و کرامت انسانی آنها، در تمام پیوندها با مردان احترام گردد. مردان به توانایی و استعداد شان نه تنها در قالب همسر، مادر، خواهر و دختر، بلکه در موقف یک انسان اهمیت قایل شوند.

4. مبرهن است که اساسی ترین آرزوی زنان افغانستان راه اندازی تحولات مثبت سیاسی در جهت ارتقای نقش زنان، طرح وتطبیق قوانین متمدن، مسلکی سازی ادارات دولتی و تأمین صلح و تحکیم امنیت در کشورمیباشد. زیرا که همۀ اینها شرایط مقدماتی و ماحول عمومی کار و پیکار دادخواهانه زنان و مردان را مساعد میسازد. منافع زنان عملاً به همین پروسه ها گره خورده و با لمقابل اشتراک فعال نظری و عملی زنان تطبیق عملی پروسهٔ صلح را سرعت میبخشد.

5. اقدامات و دگرگونی های مثبت در حیات اجتماعی زنان باید بر اساس پلان ستراتیژیک طویل المدت بنیان گذاری شود، تا زمینه اصلاحات تدریجی، مستمر و غیر قابل برگشت را فراهم نموده بتواند. البته فراموش نباید کرد که تحولات سیاسی عاجل میتوانند جرقه های خوبی برای افروختن مشعل رشد زنان باشند، ولی هرگاه این تحولات با اقدامات بنیادی اقتصادی و فرهنگی متناسب همراه نباشند، میتوانند  "سوزنده " نیز تمام شوند. لهذا خواست  زنان افغانستان از دولت جدید بلندکردن چنان قدم های ثابت، مدبرانه و پیگیرانه میباشد، که نباید همانند گذشته های دور و نزدیک، خطر عقب گرد داشته و تداوم انکشاف را در زمینه فراهم گرداند.

6. برای تحولات مستمر و دوامدار در موقف  و رول زنان در جامعه افغانی ضروری است تا انکشاف هماهنگ، متناسب و متوازن زنان در سرتاسر کشوراعم از شهر ها و دهات عملی گردد. پیشرفت زنان نباید محدود به زنان شهری و با سواد گردد، بلکه لازم است تا توجۀ خاصی در ولایات و قریه جات کشور نیز مبذول گردد. رشد سریع زنان شهری به خصوص از لحاظ ظواهر در مقابل عقب ماند ه گی عمیق زنان دهات یکی از تناقضات بسیار مهم اجتماعی در گذشته ها بوده که  نتایج دردناکی را به وجود آورده است. از اینرو ما خواهان انکشاف همساز و هماهنگ زنان در سرتا سر کشور میباشیم.

7. مسئلۀ مهم دیگر، نهادینه شدن مفکورۀ شناسایی و پذیرایی حقوق زنان در بنیاد جامعه است. برای این منظور لازم است تا در تمام اقدامات چنان میتود های عملی روی دست گرفته شود که زنان را در بطن جامعه از این اقدامات اگاه ساخته، ایشان را قدم به قدم با خود گرفته، خلاقیت و ابتکار زنان عادی کشور را نیز به کار بیاندازد. بدین ترتیب همه خود را در سیاست های دولت شریک دانسته، فاصله و جدایی بین لایه های مختلف قشر زنان کمتر خواهد شد.

8. زنان را باید در محل های زیست شان جستجو نمود و قابلیت های شانرا انکشاف داد.   بسیج زنان و باز نمودن دروازه های پیشرفت برروی تمام زنان، کشور خواستار میتود های به خصوصی میباشد. لازم است تا مطابق شرایط زیست آنها از روش های تجربه شده در جهان برای ارتقای تدریجی ولی دوامدار سطح آگاهی شان استفاده صورت گیرد. باید در نظر داشت که اکثر زنان افغانستان از سواد محروم اند، و در عین حال همین اکثریت بیسواد، مربی و تربیه کنندۀ نسل آیندۀ وطن میباشد. باید اندیشید که چگونه و با کدام آهنگ شرایط پیشرفت شانرا چنان آماده نمود، که در عین حال در تضاد با شرایط و عنعنات مروجۀ محیط زندگی شان قرار نگیرد.   ضرور نیست تا دفعتاً از سواد آموزی زنان در اطراف و اکناف کشور آغاز نمود، بلکه نقطۀ آغاز عبارت از شناخت و قبول واقعیت زند ه گی آنها از جانب مجریان کار میباشد؛ یعنی آنطوری که هستند، و آنچنانیکه  زند ه گی مینمایند باید شناخته شده و پذیرفته شوند. به طرز زندگی شان که شالوده یی از تجارب قرن ها میباشد، باید احترام کرد. برای آوردن تغییرات مثبت در زندگی آنها نخست باید با پیشکش نمودن مساعدت های اولیه که خودشان خواستار آن اند، اقدام نمود. باور و اعتماد آنها را بدست آورد و به صورت تدریجی و دوامدار نظر به طرز زندگی و سطح فکری شان عمل کرد، بدون آنکه داشته های خوب شانرا طرد و توهین نمود. در این راه نه تنها خود زنها بلکه سایر افراد خانوادۀ شان را نیز باید با خود گرفت. این کار اگرچه مشکل به نظر می آید ولی قابلیت تطبیق را داشته و من منحیث یک کارمند تخصُصی در ساحۀ ظرفیت سازی زنان در حاشیۀ اجتماعِ آلمان،با اتکأ به تجارب و شناخت هایم از جامعۀ افغانستان میتوانم بگویم که این یگانه راۀ مطمئن برای ایجاد بنای محکم،گسترده، با ثبات  خواهد بود کشور خواهد بود.

9.    موضوع مهم دیگرعبارت از استفاده از ظرفیت ها و توانایی های زنان آگاه و  وطندوست افغان در خارج، به خصوص در ممالک غربی به نفع زنان کشور میباشد. آنها از سالهای متمادی بدینسو برای بهبود وضع زنان و روشنگری به کار های قابل ملاحظه یی دست زده و صَرف انرژی مینمایند. زنان فعال افغان که در بیرون از کشور زندگی مینمایند تجارب غنی کشورهای مختلف را در ساحه مورد نظر کسب نموده که درصورت امکان میتوانند آنها را به افغانستان انتقال بدهند. لازم میدانم تا  مشترکاً میکانیزمی ایجاد و به راه انداخته شود تا فعالیت های زنان داخل و خارج  کشور باهم طوری تنظیم، ترتیب و جهت گیری گردد که مؤثریت فعالیت ها بلند رفته و زمینۀ همکاری بین آنها بیشتر مهیا گردد.

10. کار بنیادی و سیاست گذاری در بخش فرهنگی  جامعه، موضوع مهم دیگری میباشد که زنان و مردان را در هماهنگ سازی و آشتی دو فرهنگ تقریباً متضاد ممد همدیگر ساخته میتواند. زندگی سنتی و برخاسته از جنگ های دوامدار که موقف زنان را به نزول کشانیده است، از یک طرف و فرآورده هایزندگی مدرن که از طریق رسانه ها و تکنالوژی اطلاعاتی به دسترس جامعه قرارمیگیرد، از جانب دیگر موجودیت همین دوکلتور متفاوت باعث سر در گمی و شخصیت سازی چند گانه، نه تنها در بین زنان و به خصوص قشر جوان آن، بلکه در بین مردان نیز گردیده است. برای اصلاح این حالت لازم است تا اولتر از همه در پروگرام های تلویزیون های افغانستان تغییر بنیادی به میان آید. پروگرام های تعلیمی و سریال های آموزنده را در اوقاتی که اکثر فامیل ها به تماشای تلویزیون میپردازند، جایگزینگردانند. همچنان لازم است تا در نصاب تعلیمی مکاتب مضمونی بنام « مقام ونقش زن درحیات خانواده جامعه » داخل گردد تا شاگردان مکاتب از همان دورۀ ابتدائی، آداب حرمت گزاری به زن را بیاموزند         

جامعه » داخل گردد تا شاگردان مکاتب از همان دورۀ ابتدائی، آداب حرمت گزاری به زنرا بیاموزند. لازم است تا در این مضمون در مورد احترام به زن، تقبیح خشونت و تبعیضجنسیتی در مقابل زنان و ارجگزاری به توانایی های آنها تدریس گردد.در نتیجه باید گفت که پیشرفت زنان بدونشک یک مبحث مهم و در عین حال بغرنج در قطار وظایف دولت محسوب میگردد .این

امر مستلزم یک پالیسی سنجیده شده و فراگیر ملی بوده و خواستار بودجۀ لازم میباشد.سرمایه گذاری در این بخش دارای مؤثریت بلند اجتماعی است که بازده اقتصادی و فرهنگیقابل توجه را برای مجموع جامعه در پی خواهد داشت. در این پیکار بزرگ ملی نه تنهادولت و حکومت افغانستان، بلکه تمام سازمان ها و نهاد های سیاسی، مدنی و اشخاصانفرادی مسؤولیت دارند تا دست به دست، قدم به قدم به پیش رفته و امکانات مساعد رابرای انکشاف حد اکثر زنان جامعه مهیا گردانند.به امید پیروزی ملت افغانستان در راۀ تأمین عدالت اجتماعی و انکشاف اقتصادی.یادداشت: در طرح و تدوین این پیشنهادات از نظریه های علمی و فعالیتهای عملی فعالان زن، دانشمندان، اکادمیسن ها، استادان پوهنتون، سیاستمداران،ژورنالیستان و صحبت های مستقیم با والدین، معلمان، جوانان و سایر هموطنان در داخلو خارج کشور استفاده به عمل آمده است. در طول فعالیت کمپاین " تفکر، تحریر وعمل در مورد زن " در مدت چهار ماۀ متواتر از مارچ تا جون ۲۰۱۴ بالخصوص رسانه های چون: پورتال افغان-جرمن،سایت های افغان آسمایی، نعیمی، 24 ساعت، گران افغانستان و ولس غږ، برگه هایفیسبوکی "کانون هماهنگی زنان- جهت تماس، تبادل نظر، تفاهم، وهمکاری متقابل برای تحقق اهداف مشترک"، "تابش جدید- نوی وړانګه"، مجلات زنان مانند "بانو" و "نادیه انجمن"، تعدادی از انجمن های اجتماعی متفقاً موضوع زن را هر روزه در محراق توجه هموطنان قراردادند که در نتیجه مقالات و تحلیل های متعددی در مورد نوشته شده، جمع بندی و ارزیابیگردید. که این پروسه در تشخیص نیازمندی های اساسی انکشاف زنان افغانستان ممد واقعگردیده است.(پایان)اول نوامبر سال ۲۰۱۴

خدمت اشتراک کنندگان محترم سومين کنفرانس تحقیقاتی اتحاديه بين المللی مهاجران افغان

من پوهندوی شیما غفوری به نمایندگی از یک شبکۀ غیر رسمی طرفداران حقوق زن افغان، سلامها و احترمات خویش را خدمت شما تقدیم مینمایم.

 این شبکه مجموعه یی از سازمانهای طرفدار حقوق زن، رسانه های انترنتی- وبسایت ها و برگه های فیس بوک، افراد مستقل از داخل و خارج کشور به شمول اروپا، امریکا و کانادا میباشد که در فعالیت های دسته جمعی مختلف منجمله کمپاین " تفکر، تحریر و عمل در مورد زن افغان" با هم همکاری نموده و میخواهند متحدانه به اهداف مشترک برسند. این شبکه بر روی همه هموطنان باز است. طرح پیشنهادی در مورد «بهبود وضع و موقف زنان افغانستان به دولت وحدت ملی مؤرخۀ اول نومبر ۲۰۱۴» که توسط اینجانب تدوین گردیده است، عصارۀ از نتایج فعالیتها و تفکرات مشترک این جمع میباشد. این طرح در داخل افغانستان انتقال یافته، از طریق رسانه ها، منجمله تلویزیون منتشر و به خانم رولا غنی نیز تقدیم گردیده است.

استفاده  از ظرفیت ها و توانایی های زنان آگاه و وطندوست افغان مقیم در خارج به نفع زنان کشور یکی از مواد این طرح میباشد. کنفرانس  موجود برای ما از اهمیت خاصی برخوردار است. بدین وسیله میخواهم دو پیشنهاد  مهم این شبکه را برای شما انتقال بدهم:

پیشنهاد اول:در مورد همبستگی زنان افغان و پیشبرد  کار لابی و حمایت از ایشان در سطح جهانی

ما بر این باوریم که جهت بلند کردن صدا و بازتاب اهداف و آرزوهای زنان افغان در داخل و خارج از کشور و در بین لایه های مختلف قشر زن، بداشتن یک وجه مشترک مثبت و پیوند دهنده ضرورت است.

این وجه مشترک  مثبت میتواند که تجلیل از یک روز مشخص بنام «روز همبستگی زنان افغانستان» باشد. ما از دوسال به اینطرف روز 8 جون را به حیث چنین روزی تجلیل مینمائیم زیرا در حوالی هشتم جون سال 2012 عدۀ زیادی از زنان و مردان  عدالت پسند افغانستان درداخل و خارج باوجود تعلقات گونه گون برای اولین بار در یک خط پیکار با شعار واحد برای پشتیبانی از قانون "منع خشونت علیۀ زنان" به پا ایستادند.ما به کنفرانس ارزشمند امروزی پیشنهاد مینمائیم که 8 جون را به حیث « روز همبستگی زنان افغانستان» مورد بررسی و پذیرش قرار بدهد تا این روز بتواند تمام زنان افغانستان را صرف نظر از محل اقامت شان با هم وصل نموده و برای شان احساس  و پیوند مشترک را بدهد و از جانبی هم همبستگی و توجه جهانیان را به سوی آنان جلب نماید.

پیشنهاد دوم: در مورد نصاب تعلیمی مکاتب افغانستان:

1.    جهت تلقین وتبلیغ مقام زنان ونقش شان درحیات جامعه و آشنایی با قوانین مدنی جامعۀ بشری - مانند اعلامیۀ حقوق بشر، تداخل مضمونی تحت عنوان، « مقام ونقش زن درحیات خانواده و جامعه » در نصاب تعلیمی مکاتب ضروری می باشد. تا شاگردان مکاتب از همان دورۀ ابتدائی، آداب حرمت گزاری به زن را بیاموزند. لازم است تا در این مضمون احترام به زنان تلقین شده و خشونت علیه زنان بشدت تقبیح و به حیث یک عمل وحشیانه مجسم گردانیده شود. همچنان در این مضمون از زنان دلیر و نامور، زنان مبارز و فرهنگیان پیشتاز با حرمت و قدردانی یادآوری گردد.

2.     در نصاب تعلیمی  مکاتب افغانستان در زمینۀ آشنایی نوجوانان و جوانان با آن بخش از دانش طبی که برای خود شناسی ‌،‌ تشکیل و تنظیم سالم خانواده و پیشگیری از مرگ و میر زود رس مادران و کودکان خلای غیر موجه وجود دارد. لازم است تا مضمونی  در این مورد شامل نصاب تعلیمی گردد.  به باور ما نه تنها وزارت معارف ، ‌بل وزارت اطلاعات و فرهنگ نیز می تواند و باید بتواند، ‌در زمینه  نقش موثری را ایفا بکنند.

ما برای شما اشتراک کنندگان این کنفرانس موفقیت های زیادی را آرزو مینمائیم.

با حرمت و ارادت

پوهندوی شیما غفوری

اشتراک کنندگان در شبکۀ غیر رسمی به خاطر دفاع از حقوق زن قرار ذیل اند:

-          انجمن مدد رسانی افغان

-          شورای هماهنگی زنان افغانستان در اروپا

-          کانون هماهنگی زنان افغانستان

-          مجلۀ بانو در اروپا

-          سایت و مجلۀ نادیه انجمن در فدارسیون روسیه

-        سایت شورای زنان افغان درفدارسیون روسیه(نادیه انجمن )

-          تابش جدید- نوی وړانګه

-          همایش اروپایی زنان افغانستان

-          د افغانستان د سولې بیارغونې او کلتوري ټولنې

-          انجمن کمک به زنان- تعلیم و حفاظت

-          انجمن وحدت ملی وترقی افغانستان

-          ویب سایت افغان آسمایی

-          افغان-جرمن آنلاین

-          سایت 24 ساعت

-    سایت نعیمی

-    سایت گران افغانستان

-     سایت ولس غږ

-    سایت مشعل

و خانمهای همکار:

ملالی نظام، زرغونه عبیدی، زرغونه ژواک، منیره یوسفزاده، صالحه وهاب واصل، صالحه خالقی، مریم واحد، آشا ابوی، نظیفه یعقوبی، سهیلا حسرت نظیمی، زرغونه احمدی، ویدا فیضی، نادیه قانع، خاتول مهمند، راضیه هوتکی، شیما غفوری، و عدۀ از مردان روشن اندیش و عدالت پسند افغان.  

 حقوق زن در افغانستان و نقش گروه

های سیاسی مذهبی بر آن

دکتور بهشته “آریان” اکثریت دولتمردان امروز افغانستان آنهای اند که خود باور به حقوق دموکراتیک زن ندارند و حتی آنچه در قانون اساس وجود دارد را نمیتوانند تحمل نمایند. بر مسند قدرت قرار گرفتن این اندیشه های زن ستیزانه که نقش رهبریت را بازی می کنند٬ وضعیت حال و آینده زنان افغانستان را مبهمتر میسازد. نویسنده: دکتور بهشته “آریان” افغانستان به مثابه کشور که بیشتر از سی دهه جنبش های کمونیستی و حرکت های اسلامی را تجربه مینماید٬ بدون پیش زمینه های لازم وارد تجربه مفهوم دموکراسی شده است. باور های آشتی ناپذیر سنتی٬ افکار بجا گذاشته شده از نظام های کمونیستی ٬ جنبش های دموکراتیک در سطح منطقه و جهان و نیز جنبش های افراط گراه منطقوی این موضوع را بگونه جدی مهم ساخته است.وضعیت نا بسامان زنان افغانستان را لازم است تا با در نظرداشت این همه موارد بررسی نمود. این کشور تا هنوز نتوانسته در میان بحث های سیاسی دینی و دموکراسی یک جایگاه مناسب و راه حل پذیرفتنی را عملی نماید. جنبش های دموکراتیک جهانی خواستار آزادی های مدنی بیشتر برای زنان هستند و این در حالیست که نیرو های افراط گراه با تعریف ها و تعبیر های خاص که ازدین و زن دارند اکثرا در تقابل با خواست های جهانی پیرامون موضوع حقوق زن قرار میگیرند. تعبیر های دینی از نوع طالبانی آن٬ زنان را در تنگنای بیشتر قرار داده و حقوق فردی٬ خانوادگی و اجتماعی آنها را اکثرآ بصورت کل نادیده میگیرد. اکثریت دولتمردان امروز افغانستان آنهای اند که خود باور به حقوق دموکراتیک زن ندارند و حتی آنچه در قانون اساس وجود دارد را نمیتوانند تحمل نمایند. بر مسند قدرت قرار گرفتن این اندیشه های زن ستیزانه که نقش رهبریت را بازی می کنند٬ وضعیت حال و آینده زنان افغانستان را مبهمتر میسازد.سیاست های سرکوب گرانه سبب شده است تا زنان افغانستان از برنامه های آموزشی٬ استفاده از خدمات بهداشتی٬ اشتراک فعال در جامعه و سیاست بدور نگهداشته شوند که در نتیجه منجر به نبود یک جنبش قوی و موثر زنان جهت بدست آوردن حقوق انسانی ایشان شده است. زنان افغانستان تحت ستم های سنتی چنان شکسته اند که حتی حقوق مادر بودن و خواهر بودن خود را هم فراموش کرده اند و با تاسف ازبحث های مدرن امروز خیلی بدور نگهداشته شده اند. زنان قربانی شده در افغانستان عمدتا قربانیان اندیشه ها و شیوه زندگی کردنشان هستند که میخواهند به اساس آن به عنوان یک انسان زندگی نمایند. قربانیان زن به جرم زایش دختر٬ گردن نه نهادن به تن فروشی٬ رفتن نزد داکتر بدون محرم٬ رفتن به مکتب و دانشگاه٬ کار کردن در بیرون از منزل٬ اندیشه های سیاسی و حضور اجتماعی فعال که در تضاد با خواست های جامعه مرد سالار هست مواجه اند. عمدتا باور و شیوه زندگی آنان در تضاد با سنت ها و باور های افراط گراه های مدارس مرزی پاکستان بشمول گروه طالبان و احزاب دینی مذهبی که سالهاست بر اذهان عامه حاکمیت میکنند تلقی میشود که برمبنای این باور ها هر نوع خشونت علیه زن حمایت میگردد. فرهنگ معافیت برای خشونت گراه ها در حکومت افغانستان نیز ریشه در این باور ها دارد. دردناکتر از همه اینکه رسانه های داخلی بنابر نبود فرهنگ باز گفتمان٬بحث های پیرامون حقوق زن را محدود به بینش های تنگ حاکم بر فضا سیاسی و امنیتی میسازند. عدمدسترسی زنان ویا عدم مصونئیت زنان در مراجعه به نهاد های امنیتی و قضایی آلوده به فساد ٬زنان را در وضعیت بدتر از آنچه تا هنوز ترسیم شده است قرار میدهد که در نتیجه٬ زنان افغانستان را باید قربانیان خامو‍ش نامید. قربانیان که فریادشان در گلو ها خاموش میشود و دستانشان که برای عدالت خواهی دراز شده است با زشتی های نا پاک و خشونت پاسخ داده میشود. گذشته های نه چندان دور بیان میدار که وضعیت حقوقی زن و جایگاه آن حتی در فرهنگ و عنعنات درست و نادرست موجود پیرامون این موضوع متاثر از طرز دید و سیاست های حاکمیت و گروه های سیاسی در کشور و منطقه بوده است. زمان که حقوق زن در افغانستان مطرح میگردد٬ نمیتوان باور های افراط گرایان ضد حقوق زنرا نا دیده گرفت. در حاکمیت گروه های مجاهدین زندگی مردم خصوصا زنان به اساس باور و فرهنگ مورد پسند همان گروه رقم میخورد. با شکست کمونست ها دیگر این سیاست ها همه گیر شد و عرصه زندگی برای زنان را در مرکز و شهر های بزرگ نیز تنگتر ساخت. حضور زن در جامعه برای آنها نا امنی وبرای مردان خانواده لکه ننگ و بدنامی بود. تعداد از زنان و خانواده هایشان توسط نیرو های مجاهدین بجرم بیرون برآمدن از منزل یا شیوه پوششان مورد توهین یا سرزنش فزیکی قرار گرفتند. در بعضی مناطق خرید و فروش زنان و دختران به مثابه کالا ادامه داشت و حتی موارد تبادله زنان و دختران با حیوانات نیز گذارش شده است و با تاسف چنین فرهنگ حامیان خاص خود را تا هنوز دارد.گروه طالبان که از پرورشگاهای تروریزم برسرنوشت ملت حاکم شدند وضعیت را بدتر از آنچه بود ساختند و دید مدارس دینی آنطرف خط دیورند و دیداگاهای روستا های عقب مانده را بر زنان تحمیل کردند. این گروه آلوده به ناپاکی های فزیکی و معنوی عرصه آموزش و پرورش٬ حضور اجتماعی و حتی حق دسترسی به خدمات صحی را نیز از زنان و دختران افغانستان گرفتند. دیگر فراموش شده بود که زن مادر و خواهر است چی جایی که زن انسان است. سیاست های افراط گراه ها که از سوی پاکستان و کشور های عربی وهابی زده حمایت میشد و تا به حال حمایت میشود ایجاب مینمود تا برای جلب توجه جامعه و بیان فرهنگ سرکوب٬ زنان را به مثابه ضیف ترین قشر جامعه مورد خشونت قرار بدهد. با سیاست توهین و تحقیرمیتوانستند رضایت مردان جامعه سنت زده را که با محکومیت هر چی بیشتر زنان رضایت بیشتر نشان میدهند تامین نمایند. در محکومیت قرار دادن زن یک سیاست یا پالیسی رسیدن به قدرت توسط گروه های افراط گراه میباشد که رژیم مذهبی ایران نیز این شیوه را بکار میبرد. با تحت ستم و فشار قرار دادن زنان٬ نیم پیکر جامعه را محکوم به خاموشی و اطاعت بدون چون و چرا مینمایند و بدون شک از مادران بیسواد فرزندان بیسواد و بلاخره یک جامعه بیسواد و ناتوان که عساکر خوب برای آرزو های ترور و وحشت هستند را در پی خواهند داشت. با شریک شدن این پدیده در حکومت که خود از افکار زن ستیزانه رنج میبرد دیگر شکی برای بدتر شدن وضعیت زنان باقی نمگذارد. هسته سیاست های افراط گراه ها همانا حمله به زن و حقوق آنهاست. اگر افراط گراه ها حقوق زن را به عنوان یک انسان برسمیت بشناسند٬ جهت ادامه حیات سیاسی چیز دیگر برایشان باقی نخواهد ماند. این باور های تند نگرانه در صمیمیت نزدیک با باور های سنتی و کلاسیک٬ زن را به عنوان کالا مورد معامله قرار میدهد. با وجود ده سال حضور نیرو های بین المللی در افغانستان٬ هنوز حضور زن در بیرون از خانه امنیت فزیکی ٬ اجتماعی و روانی زن و خانواده اش را بخطر مواجه میسازد. هنوز نهاد های امنیتی و قضایی افغانستان برای مراجعه زنان امن نیستند و برخورد تبعیض آمیز جنسی با زنان و زندانی شدن زنان بی گناه تصاویر تلخ از وضعیت زنان افغانستان هست. افکار و گروه های زن ستیز و افراط گراه چی شامل حکومت و یا بیرون از حکومت بگونه سیستماتیک و مرتبط زنان افغانستان را هدف قرار میدهند و از این طریق حضور مرد سالارانه خود را بنمایش میگذارند. نیاز است تا سوالات مربوط به وضعیت زنان٬ جایگاه آنها٬ نقش گروه های سیاسی مذهبی٬ عوامل بیرونی ٬ تاثیر گذاری جنبش های منطقوی افراط گراه در جریان نشست ها و کنفرانس های بین المللی که مصونیت اشتراک کنندگان بعد از کنفرانس تضمین شده باشد به بحث گرفته شود و راه حل های عملی را به اساس این دریافت ها جستجو نماییم. به باور من با حضور پر قدرت نیرو های سیاسی مذهبی و افراط گراه ها دست یافتن به حقوق انسانی و دموکراتیک زنان افغاستان رویای بیش نخواهد بود. نیاز است تا حقوق زن در افغانستان بگونه وسیع و عمیق در رابطه با نقش گروه های سیاسی خصوصا گروه های سیاسی مذهبی و دموکراسی خواهان به بررسی گرفته شود.هرچند این طرحدرحقیقت رویارویی با نیرو های افراط گراه و حامیان منطقویشان هست ولی بدون تحقیق در این مورد و آدرس قرار دادن چالش های مربوط به آن دست یابی زنان افغاستان به حقوق انسانیشان حاصل نخواهد شد

. . بهشته آریان- کابل-افغانستان

فراخوان زنان افغان

07.2014 .12

فرستنده: پوهندوی شیما غفوری

به نمایندگی از گروپ کاری کمپاین " تفکر، تحلیل و عمل "

سرزمین آبائی ما افغانستان از سالیان طولانی بدینسو، در نتیجۀ سیاست های خودخواهانه و سهل انگارانه، به بحران ها و تشنجات شدید داخلی و جنگ های خانمانسوز مواجه گردیده است. با توجه به تلفات سنگین بشری، خسارات کمرشکن اقتصادی و صدمات همه جانبۀ سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی این بحران ها و با در نظرداشت اینکه ادامه و تشدید وضعیت کنونی میتواند به تکرار فاجعه در ابعاد بزرگتر و با پیامدهای غیرقابل پیشبینی منتج گردد، توجۀ شما را به فراخوان ذیل جلب مینمائیم: ما هر دو نامزد ریاست جمهوری را فرا میخوانیم تا: احساسات و هیجاناتی را که اخیراً به دلایل مختلف در کشور بروز نموده است مهار کرده و در فضای سازنده به مذاکره و تفاهم بپردازند. با پذیرش ارجحیت منافع و مصالح ملی مردم افغانستان نسبت به هر منفعت و مصلحت دیگر، روی روش اصولی که نتایج نهایی انتخابات را برای هر دو تیم و مردم افغانستان قابل قبول گردانیده و حرمت رأی مردم را حفظ کند ، به توافق برسند. روشن شدن موارد تقلب و تفریق رأی پاک و ناپاک، به نفع دیموکراسی و نهادینه شدن باور مردم به مشارکت شان در مسایل سیاسی میباشد. ما زنان میخواهیم تا این شرط در شمارش نهایی آراء عملی گردیده و بنیاد دولت آینده بر مبنای صداقت و شفافیت گذاشته شود. ما روشنفکران و نظریه پردازان جامعه را فرا میخوانیم تا: در این لحظات سرنوشت ساز با حضور وجدان بیدار، جامعه را به جانب اتفاق، اتحاد و آرامش تشویق نمایند. در چند روز اخیر بعد از اعلام نتایج ابتدایی انتخابات، متاسفانه از جانب تعدادی از هموطنان ما به خصوص در شبکۀ اجتماعی فیس بوک طرح تجزیهء افغانستان با سرود ملی و بیرق جداگانه به نشر رسیده و هیاهوی را در این دنیای مجازی به پا نمود ه است. این هموطنان باید بدانند که "گزینه تجزیه" و جنگ برادر کشی انتخاب مردم افغانستان نبوده و هرگز هم نخواهد بود. مردم دو مرتبه با سهم گیری وسیع در انتخابات جاری، به جنگ و تشنج (نه) گفتند. ما از این نظریه پردازان و روشنفکرانی که اغلباً در خارج از کشور زندگی دارند، میخواهیم تا با همچو افواهات مردم را بیشتر از این به خاک و خون نکشانیده و آنان را قربانی امیال و آرزوهای خویش نکنند مادر وطن هرگز آن فرزندان خویش را که در این حساس ترین و مهمترین مرحلۀ تاریخ، زمینه را برای تشنج و تفرقه افگنی و بالنتیجه شرایط را برای تاخت و تاز دشمنان وطن میسر بسازند، نخواهد بخشید. ما کلیه زنان افغانستان را فرامیخوانیم تا: به حیث شهروند، به حیث مادر ، خواهر و همسر فعالانه مردان را از توسل به خشونت باز دارند و بر همه جوانب ذیدخل فشار بیاورند تا با در نظرداشت مسئولیت های انسانی، افغانی و اسلامی خود به خصوص در این ماه مبارک رمضان، راۀ بروز فاجعه را بسته نموده و تمام توانایی شان را برای تحقق ارادۀ نیک مردم افغانستان و تامین آیندۀ بهتر متمرکز سازند.

گروپ

کاری کمپاین " تفکر، تحلیل و عمل"

 

۲۰۱۴-۶-۱۲

 

کمپاین تفکر ،تحریروعمل

گروپ کاری کمپاین

‏2014‏/08/06‏

! کمپاین تفکر، تحریر و عمل هموطنان عزیز

مشکلات زندگی زنان افغانستان یکی از معضلات بنیادی جامعۀ ما را تشکیل میدهد. حل این مسئله ایجاب کار دوامدار، سراسری، صادقانه، ابتکاری و متناسب با سطح رشد و انکشاف کشور را می نماید. برای برداشتن یک گام بزرگ موفقیت در این جادۀ ناهموار و صعب العبور، قدم کوچکی را تعدادی از سازمان های زنان افغانستان، سازمان های اجتماعی و سیاسی افغانی، رسانه ها، شخصیت های مستقل سیاسی و فرهنگی و سایر مردم کشور بلند نموده، کمپاینی را به نام "کمپاین تفکر، تحریر وعمل" به راه انداخته و آرزو می برند تا هر فرد کشور این کمپاین را از آن خود دانسته و در پیشبرد و به کرسی نشاندن اهداف آن جد و جهد ایمانی و وجدانی نماید. اسم کمپاین: "کمپاین تفکر، تحریر و عمل" اهداف کمپاین : 1. نخست اینکه، هموطنان ما در ارتباط به وضع زنان افغانستان در کل، لحظه ای تعمق و تفکر نموده بصورت مختصر و کوتاه چند سطری بنویسند. تا باشد که از یک جانب احساس هموطنان ما مؤجز در قالب افکار شان تقدیم جامعه گردد و از جانب دیگر این یک جملۀ مختصرکه عالمی را در خود نهفته میداشته باشد، می تواند تأثیر بسی بزرگ و دوامداری را در افکار خوانندگان به جا بگذارد. چون درین مقطع زمان درگیری های کار و روزگار برای هموطنان ما فُرصت و حوصلۀ مطالعۀ مقالات و مطالب طولانی را کمترمیدهد، "کمپاین تفکر، تحریر و عمل" سعی نموده این زمینه تفکر را در لابلای چند جملۀ مختصر و پُر بار، برای همه هموطنان ما مساعد گرداند. 2. در ثانی، این کمپاین هماهنگی و سازگار سازی گفتار و کردار را سهولت و سرعت می بخشد. هنگامیکه هموطنی جملۀ کوتاهی را به حیث مقولۀ که به آن معتقد است، مینویسد، ناخودآگاه به این می اندیشد که آیا خودش گفته اش را در عمل پیاده نموده است و یا میتواند پیاده سازد؟ 3. . سوم اینکه نشر مقوله ها و جملات کوتاه مربوط به وضع زنان در نشرات و رسانه ها بطور مستمر، حد اقل برای چهار ماه همه روزه تازه و مبرم نگهداشته شده و جهات مختلف زندگی زنان در صفحۀ نخست نشرات به چشم بخورد تا تفکر در این باره به مصروفیت هر روزۀ هموطنان مبدل گردد. از گردانندگان وسایل جمعی افغانستان در خارج و داخل کشور احترامانه تقاضا میداریم تا در پخش و اشاعۀ این نظریات توجه و تلاش جدی را مبذول دارند. محتوی کمپاین: نظر پردازی در مورد وضع زندگی زنان، مشکلات آنها، راه بیرون رفت از معضلات، مقام و موقف زن در ساحات مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و فامیلی، لزوم دید برخورد انسانی مردان با زنان به حیث یک فرد جامعه، حقوق زنان دراسلام، قوانین مختلف دنیا منجمله قوانین افغانستان، استنتاج های علمی در مورد زن ، ارزیابی و آوردن اصلاحات در قوانین مربوط به زنان در افغانستان و غیره مسایل ذیربط. اشخاص سهم گیرنده در این کمپاین: "کمپاین تفکر، تحریر و عمل" حضورهمۀ هموطنان گرامی ما اعم از زنان، مردان، دختران و پسران را پذیرفته، سهمگیری فعالانه و دلسوزانۀ شان را تقاضا نموده ارج میگذارد. حدود نوشته: حدود تحریر نظریات حد اقل دو و حد اکثر چهار جملۀ ساده تعین گردیده است. هموطنانی که احساس و تفکر شان را نمی توانند در چهار جمله خلاصه سازند، میتوانند گفته های شان را در دو بخش چهار و یا کمتر از چهار جمله به تحریر در آورند. به هر اندازۀ که یک مفهوم وسیع بصورت مؤجز بیان گردد، به همان پیمانه برای کمپاین بهتر خواهد بود. شکل نوشته: گفتار ها در داخل یک چوکات تحریر گردیده و در پای آن اسم نویسنده ذکر گردد. یک فرد می تواند چندین مقوله را نیز به نشر برساند.تعداد نظریات یا مقوله ها محدود نیست. مثال: اگر زنان افغانستان میخواهند دختران شان سر نوشت بهتر از خودشان داشته باشند، باید در تربیۀ فرزندان شان عادل بوده و در آن تبعیض قایل نگردند. اسم و تخلص زبان نوشته: به هر اندازه ایکه مقوله ها به زبانهای مختلف ملی و محلی کشور نوشته شود، به همان اندازه مؤثر تر خواهد بود و تأثیر بیشتری خواهد گذاشت. جوانانی که علاوه بر زبان مادری شان به زبان های دیگر تسلط دارند، می توانند نظر شانرا به زبان مادری و یا به همان زبان (زبانهای دیگر) مسلط، بنویسند. ما حتماً خوانندگانی هم خواهیم داشت که به زبان های خارجی بلدیت بیشتر دارند. زمان کمپاین: این کمپاین شامل دو مرحله می باشد: • مرحلۀ نخست که از اول ماه مارچ به افتخار هشتم مارچ روزهمبستگی بین المللی زنان آغاز و الی اول جون ۲۰۱۴ به افتخار هشتم جون روز همبستگی بین المللی زنان افغانستان دوام خواهد نمود. در این مدت از همه دوستان و هموطنان عزیز تقاضا می گردد تا گفتار (مقوله) های خویش را در مورد زنان افغان به ما و رسانه های میزبان ارسال دارند. • مرحلۀ دوم را رسانیدن پیام های ارسال شدۀ هموطنان، در صورت لازم با ترجمۀ آنها به مردم افغانستان و جهان تشکیل میدهد. بعد از نشر نظریات در رسانه های داخل و خارج کشور، بعد از اول جون همۀ این مقوله ها از طریق دایر نمودن نمایشات، کنفرانسها، وسایل اطلاعات جمعیِ گوناگون به مردم افغانستان در داخل و خارج کشور پخش خواهد گردید. نتائج کاری کمپاین به تاریخ هشت جون که مصادف به دومین سالروز همبستگی بین المللی زنان جهان با زنان افغانستان می باشد، طی محافلی به نمایش گذاشته خواهد شد. آنچنانی که درسال پار برای پشتیبانی از قانون منع خشونت علیه زنان جمع آوری امضاءِ مردم، مظاهرات سرتاسری، گرد همآیی ها و سمینار ها در شهرها و کشورهای مختلف جهان چون کابل، فرانکفورت، هامبورگ، تورنتو، ناروی، هالند، لندن و سایر مناطق راه اندازی شد و اکثراً در روز هشتم جون از جانب هموطنان ما برگذارگردید و روز هشتم جون به حیث روز همبستگی بین المللی با زنان افغانستان اعلام گردید. در جنب هشتم مارچ (روز همبستگی بین المللی زنان جهان)، روز هشتم جون با خصوصیات مشخص افغانی، با روحیه و مفهوم جامعۀ افغانستان به حیث روز همبستگی بین المللی زنان افغانستان همه ساله تجلیل خواهد گردید. امروز زنان افغانستان همچون مردان این سرزمین در تمام کشور های کرۀ خاکی ما پراگنده شده اند. با تجلیل از این روز می خواهیم تا زنان افغانستان در هر کجایی که هستند، نبض مشترک زنان افغانستان را در پیکر شان احساس نمایند، هریک بداند که در راۀ بیرون رفت از رنج ها، تنها نیست و خواهران دیگرش نیز با مشکلات همانند دست و پنجه نرم نموده و قد برافراشته اند. با تجلیل از این روز می خواهیم که زنان درافغانستان بدون تبعیض و امتیاز، با وجود تفاوت های سلیقوی دست همکاری به طرف همدیگر دراز نموده و نیروی شانرا متحد سازند. با تجلیل از این روز می خواهیم مردان افغانستان متوجه وضع وخیم زنان کشور شان شده، به سوی آنها صدای همبستگی خود را رساتر و مؤثرتر بلند نمایند، سرنوشت زنان افغانستان را که همیشه مورد معامله گری های سیاست های ملی و بین المللی قرار گرفته است، بار دیگر به فراموشی تأریخ نسپارند و همبستگی مردمان جهان را همدوش خواهران شان به جانب زن افغان جلب نمایند. ما می خواهیم زنان بلا کشیدۀ این مرز و بوم روز بخصوص خود را داشته باشند که در این روز مسایل مشخصی به خاطر تقلیل رنجهای فراوان آنان مورد بحث قرار گیرد، نیازمندیها و ضروریات آنان بحث و بررسی شود، برای دفاع از ایشان مردم بیشتر بسیج گردد و راه های بیرون رفت از مشکلات شان جست و جو شود. از این روز نباید به حیث روز نمایشی همبستگی زنان، بلکه به حیث روز تنویر زنان و مردان، روز داد خواهی زنان، برازنده شدن زنان زحمتکش، با شهامت و فداکار کشور، روز همبستگی زنان افغانستان برای بیرون رفت از معضلات متعدد زندگی با در نظرداشت شرایط مشخص کشور تجلیل به عمل آید. برای برآورده شدن این اهداف و تثبیت روزی به حیث روز همبستگی بین المللی زنان افغانستان ضرورت است تا اکثریت هموطنان ما اعم از زنان و مردان آگاه، دلسوز و دوراندیش این روز را تأئید نموده، زنان کشور شانرا در توسعه، انکشاف و موفقیت این کمپاین همراهی و همکاری نمایند. آرزو داریم تا فرآورده های "کمپاین تفکر، تحریرو عمل" در افغانستان و سایر کشور ها مورد استفادۀ وسیع سازمان های اجتماعی و سیاسی قرار گرفته و با مقوله های ارزشمند درج شده در محتوای این کمپاین، اکثریت جهانیان با ملت ما آشنایی پیدا نمایند. به امید پشتیبانی صادقانۀ شما از داعیۀ بر حق زنان افغانستان!

دست به دست و صمیمی - برای کار باهمی!

 

پایان